راهکارهایی برای تربیت کودک از بدو تولد
رفتارهای کودک باعث شرمندگی نیستند و حتی احتیاجی به تنبیه ندارند. گاهی گریه برای جلب توجه، جیغ برای خواب یا دستور برای کاری، منجر به محدودیتهای دائمی بیشتر میشه. در واقع کودک نوپا شما برای سنجش استقلال خودش این کارها رو انجام میده. انگیزه کودک شما مقاومت در برابر محدودیتهاست، در عین حال میخواد مطمئن بشه که اوضاع رو کنترل میکنه. البته جای شک نیست که کودک از بدو تولد به تربیت احتیاج داره. همانطور که مادگا گربر متخصص اطفال میگه: عدم وجود قوانین برای انظباط مهربانی در حق کودک نیست، بلکه غفلت و اهمال کاری هستش.
کلید انظباط سالم و موثر نگرش ماست. نوباوگی فرصتی عالی برای تمرین مهارتهای ترتیب کودک هستش که منجر به تربیت صادقانه، مستقیم و دلسوزانه فرزندان در سالهای پیش روی اونها میشه.
در وبلاگ آرمیک به چند مورد از کلیدهای رفتار با کودکان اشاره میکنیم:
تربیت کودک ۳ ساله
با محیطی قابل پیشبینی و انتظارات واقعی شروع کنید. برنامهایی قابل پیشبینی و روزانه باعث میشه تا کودک شما بدونه چه انتظاری ازش دارید. این امر آغاز فراگیری انظباط هستش. خانه، ایدهآلترین مکان برای نوزادان و کودکان هستش که باید اکثر وقت خودشون رو در آن سپری کنند. البته، گاهی باید از دستورات ما پیروی کنند، اما نمیتوان از آنها انتظار داشت که در مهمانیهای شام، تمام بعدازظهر در فروشگاه یا روزهای خسته کننده کاملاً درست رفتار کنند.
تربیت کودک ۴ ساله
نترسید یا بدفتاریها را شخصی نکنید. هنگامی که کودکان در کلاس من رفتارهای مسخره انجام میدهند، اغلب والدین نگران میشن که مبادا کودک آنها بیادب، قلدر یا پرخاشگر قلمداد بشه. وقتی که والدین ترسهای خودشون رو آشکار میکنند، کودک شخصیت منفی رو به خودش میگیره یا حداقل استرس والدین بهش منتقل میشه، که اغلب موجب تشدید رفتار منفی میگرده. به جای انگ زدن به کودک، با بیتفاوتی از کنار رفتار نادرست کودک رد بشید تا احتمال وقوع مجدد بدرفتاری را در نطفه خفه کنید. اگر کودک توپ رو به صورت شما پرتاب کرد، آزرده نشید. او به دلیل تنفر از شما توپ رو پرتاب نکرده، و البته او کودک بدی نیست. فقط محدودیتهایی لازم داره و ترفند های تربیتی نیازه.
طریقه برخورد با کودک
مثل یک مدیر عامل، در کمال آرامش و سریع واکنش نشون بدین. تعیین محدودیت و بیان اون با لحنی آرام و صحیح امریست که مستلزم تمرین هستش. اخیراً والدینی که با این چالش دست و پنجه نرم میکنند رو تشویق میکنیم تا تصور کنند مدیری موفق هستند و کودک اون ها کارمند زیردست آنهاست. مدیران موفق اشتباهات دیگران رو در کمال اعتماد به نفس و آرامش تصحیح میکنند و دستورات کارآمد صادر میکنند. آنها لحنی مردد و پرسشگرانه ندارند، عصبانی و احساساتی نمیشوند. کودک باید حس کنه که رفتارش ما رو عصبی نکرده یا درباره تعیین قوانین مردد نیستیم. اگر کودک حس کنه که مسئولیت خودش رو در کمال آرامش انجام میدیم اون هم احساس آرامش خواهد کرد.
روانشناسی دختران و پسران
سخنرانی، واکنشهای احساسی، سرزنش یا تنبیه فایدهایی برای تربیت کودک دختر یا پسر نداره و فقط احساس گناه و شرمندگی رو براش در بر خواهد داشت. تمرینی بر پایه حقیقت: فقط بگید، اجازه نمیدم آن کار رو انجام بدی. اگر دوباره اون رو پرتاب کنی، باید ازت بگیرمش. در هر حال سریع واکنش نشون بدین. اگر بلافاصله واکنش نشان ندید، دیر میشه و باید منتظر دفعه بعد باشید.
تربیت کودک در خانواده
در قالب اول شخص صحبت کنید. والدین عادت دارند خود را مامان یا بابا خطاب کنند. کودکی مناسبترین زمان برای ارتباطی صادقانه و مستقیم با کودکان هستش. کودکان برای درک قوانین محدودیتها رو آزمایش میکنند. وقتی که میگیم مامان دوست نداره شما به سگ لگد بزنی²، این واکنش غیرمستقیم بوده و مورد نیاز کودک ما نیست.
نحوه برخورد با جیغ زدن کودکان
مهلت تعیین نکنید. همیشه درباره تکه کلام مشهور استادمان فکر میکنم که با لحنی مادربزرگانه و آن لهجه مجارستانی میپرسید، مهلت برای چی؟ مهلت برای زندگی؟ ماگدا به زبانی صریح و صادقانه بین کودک و والدین معتقد بود. و اعتقادی به حقه و ترفند نداشت، به ویژه با کنترل رفتار کودک یا تنبیه مخالف بود. اگر کودک شما در مکانی عمومی بدرفتاری کرد یا جیغ کشید، احتمالاً حاکی از آن هستش که خسته شده، کنترلش رو از دست داده و باید به خانه بازگرده. او رابغل کرده و فوراً به خانه ببرید، حتی اگر جیغ میکشه یا لگد میزنه، رفتن به خانه تنها روش محترمانه حل و فصل این قضیه هستش. گاهی کودک در خانه کجخلقی میکنه که باید به اتاقش برده بشه تا حالات نوسانیش رفع بشه و حتی گریه کنه تا آرامش خودش رو باز پیدا کنه. قطعاً این موارد تنبیه در نظر گرفته نمیشند بلکه مسولیت پذیری محسوب میگردند.
تاثیر تربیت در رشد کودک: عواقب
کودکان وقتی انظباط رو یاد میگیرند که عواقب طبیعی رفتار خودشون رو تجربه کنند، نه اینکه تنبیهی غیرمرتبط با رفتار خودشون رو دریافت کنند. اگر کودک شما غذا رو از دهانش بیرون پرتاب میکنه، قطعاً سیر شده. اگر از لباس پوشیدن امتناع میکنه، نمیخواد امروز به پارک بره. این پاسخهای منطقی در خور والدین، حس عادل بودن والدین رو به کودک القا میکنه. احتمالاً کودک واکنش منفی نسبت به عواقب امر نشون میده، اما احساس شرم یا سرخوردگی نمیکنه.
تربیت بچه
کودک رو از گریه کردن منع نکنید. رفتار کودکان باید طبق قاعده باشه، اما باید به آنها اجازه داد تا در صورت تعیین محدودیت (یا هر امر دیگری) پاسخهای احساسی بروز بدن، حتی اونها رو تشویق کرد تا احساس خودشون رو نشون بدن. کودکی زمان بروز احساسات شدید و تضادهای درونی هستش. کودکان باید خشم، ناتوانی، خجالت، خستگی و ناامیدی خودشون رو بروز بدن، به ویژه اگر به دلیل تعیین برخی محدودیتها نتونند به خواستههای خودشون دست پیدا کنند. کودک باید آزادانه و بدون ترس از قضاوت ما احساس خودش رو بیان کنه. شاید باید به بالشت مشت بزنه، یک بالشت در اختیارش قرار بدیئ.
روانشناسی کودک میگه عشق بدون قید و شرط
دریغ کردن محبت اگر به عنوان ابزار انظباطی استفاده بشه، به کودک یاد میده که عشق و حمایت ما ناشی از بروز بدرفتاری زود گذر خود اوست. اما چطور حس امنیت را در او پرورش دهیم؟ در مقاله الفی کوهن در مجله نیویورک تایمز اومده : وقتی که والدین به کودک میگن اگر به حرفهام گوش بدی دوستت دارم، به کودک آسیب رسونده و حاکی از اون هستش که رفتارهای من مشروط به رفتارهای توست، که این امر منجر به تربیت کودکی آزرده، بیاعتماد و متنفر از والدین، تقویت حس گناه، شرم و بیارزشی در کودک میگرده.
تربیت کودک ۳-۴ ساله
کتک زدن، ابداً! آسیب زنندهترین رفتار به ارتباط و اعتماد تنبیه بدنی هستش. تنبیه بدنی منجر به رفتارهای خشونتبار بیشتر میگرده. در مقاله آلیس پارک که در مجله تایمز به چاپ رسیده درباره تاثیرات بلند مدت تنبیه بدنی اینچنین اومده: قوی ترین شواهد حاکی از آن هستش که پاسخ کوتاه مدت کودکان در برابر تنبیه بدنی باعث تکرار آن رفتار در درازمدت میشه. از رفتار ۲۵۰۰ نفری که مورد مطالعه قرار گرفتند، مشخص شد کودکانی که در سن ۳ سالگی دائماً تنبیه بدنی میشدند در سن ۵ سالگی پرخاشگر و ستیزهجو بودند.
کتک زدن عمدی کودک از روی عشق نیست. متاسفانه کودکان مرزی بین این دو قائل نیستند.
عشق به کودک به معنای خوشنود کردن دائم او و اجتناب از تربیتش نیست. گاهی برای خود ما هم نه گفتن به کودک دشوار هست اما باید گفته و به آن عمل بشه.
کودکان مستحق پاسخهای صریح و صادقانه ما هستند تا فرق بین درست و غلط دریابند و احترام گذاشتن و مورد احترام قرار گرفتن رو یاد بگیرند. مادگا گربر در مقالهایی موسوم به والدین عزیز با کودک خود محترمانه برخورد کنید، آورده که: هدف از تعیین قوانین برای کودکان پرورش انظباط درونی، اعتماد به نفس و برخورداری از لذت همکاری هستش.
نظر و پیشنهاد شما چیه؟
به نظر شما بهترین روش برای تربیت کودک از بدو تولد چیه؟ تجربه هاتون رو با ما و سایر پدر و مادر ها به اشتراک بگذارید.